معنی (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن, معنی (پئ) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (پهذ&پفذ) دادن، کمک کردن, معنی (,n) bsت، urcfi، bsتi، bsتoz، oz، aclت، boاgت fاbsت lاcd cا اj[اk bاbj، dl m[f lkl، zct، /igm، /dkاj، (,iv&,tv) bاbj، lkl lcbj, معنی اصطلاح (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن, معادل (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن, (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن چی میشه؟, (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن یعنی چی؟, (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن synonym, (.n) دست، عقربه، دسته، دستخط، خط، شرکت، دخالت بادست کاری را انجام دادن، یک وجب کمک، طرف، پهلو، پیمان، (.iv&.tv) دادن، کمک کردن definition,